|
یک عاشقانه ساده
عشق ماندگار نیست ولی... ماندگار عشق است
|
||
|
یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:, :: 22:31 :: نويسنده : داراب
پسره 2 ماه ميره خونه يکي از دوستاش ميمونه... بعد 2 ماه ميره سر کوچه ... يه دختر خوشگل ميبينه ... بهش تيکه ميندازه... يکي از دوستاش بهش ميگه ميدوني اوني که بهش تيکه انداختي کي بوود ؟ اون خواهر همونيه که 2 ماه خونش موندي... پسره با پشيموني ميره خونه دوستش ..دوستش داشته عرق ميخورده بهش ميگه من خواهرتو نشناختم بهش تيکه انداختم... دوستش میگه به سلامتی رفیقی که 2 ماه خونم بود ولی خواهرمو ندید و نشناخت دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, :: 21:56 :: نويسنده : داراب
لبخند بزن......عکاسی مدام این جمله را تکرار میکند اصلا براش مهم نیست که در وجودت حتی یک بهانه برای لبخند تو نیست..... دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, :: 12:12 :: نويسنده : داراب
روزانه هزاران انسان به دنیا می آیند ...ولی نسل انسانیت در حال انقراض است.... یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:, :: 13:48 :: نويسنده : داراب
صبر کن!!! برگرد… چمدان هایمان اشتباه شده… دلم را به جای خاطراتت برده ای…
درباره وبلاگ  عشق ماندگار نیست ولی...ماندگار عشق است آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
|
||
|
تبادل
لینک هوشمند
